اصول 12 گانه خوشنویسی
اصول 12 گانه خوشنویسی
قواعد یا اصول دوازدهگانه خوشنویسی ، قواعدی هستند که در اغلب خطوط رایج به خصوص در خطوط ششگانه و خط نستعلیق به کار برده میشود. ابن مقله اولین شخصی است که به تنظیم قواعد پرداخته و خطوط مزبور را تحت قاعده و انضباط در آورده است. او دارای نبوغ و ورزیدگی خاصی در علم هندسه بود و اصول خطوط را بر مبنای دایره و سطح پایه نهاد. اشکال هندسی حروف را دوباره طراحی کرد و اندازه نسبی آن ها را بر اساس «نقطه لوزی»، «الف بنیادی» و «دایره مبنا» قرار داد.
نقطه لوزی : از حرکت قلم از امتداد قطر کاغذ به دست می آید. به طوری که اضلاع برابر نقطه ، با پهنای قلم برابر است.
الف بنیادی : خط مستقیم و قائمی است که طول آن برابر تعداد معینی نقطه لوزی است که از راس به هم چسبیده اند و تعداد آن ها بنا به سبک نگارش از 5 تا 7 است.
دایره مبنا : قطری برابر الف دارد و همانند الف مبنا شکل هندسی بنیادی را تشکیل می دهد.
این قواعد گام مهمی در ارتقای نگارش حروف با خط خوش در هنر خوشنویسی به شمار می رود و هنر خوشنویسی اسلامی را در نزد سایر ملل ممتاز کرد.
ابن مقاله قواعد خط را به دو دستگاه تقسیم کرد :
حسن تشکیل (اندازه و بهره هر حرفی از حیث سطح و دور ، بلندی و کوتاهی ، باریکی و کلفتی ، راستی در حالت عمودی و افقی و مایل و حرکات قلم) که قاعده اصول و نسبت از آن پدید آمد و دیگری حسن وضع ( چگونگی پیوند دادن حروف پیوند پذیر و با هم آوردن حروف منفصل و طرز مجاورت کلمات و نظام سطرها و تناسب مدها (کشیدگی ها) که قواعد ترکیب و کرسی از آن مستفاد می شود.
بعد از ابن مقله خوشنویسان دیگری از جمله ابن بواب این اصول را بسط دادند و قواعد اصول دوازده گانه را تدوین کردند. ابن بواب از جمله تدوین کنندگان (ضعف ، قوت ، سطح ، دور ، صعود ، نزول ، صفا ، شان و اصول) با سنجیدن حروف به میزان نقطه ، قواعد دیگری در خوشنویسی پیشنهاد کرد و با دقت در تراشیدن قلم و انتخاب مرکب در تکمیل و بهبود شیوه نگارش اقلام سته کوشید.
آقا میرعماد حسنی قزوینی در اولین فصل از رساله خود (رساله ای که به بابا شاه اصفهانی نیز منسوب کرده اند) اولین باب از آموزش هنر خط را کسب صفات نیکو و خصال پسندیده قرار می دهد و بیان می دارد که وجود این صفات در ضمیر انسان بیانگر اعتدال اوست و این نفس و ضمیر معتدل است که می تواند زیبایی را جاری کند و به همین سبب خوشنویس باید در خلال کسب هنر به درک و دریافت زیبایی های درونی و خصال نیکوی انسانی نیز بپردازد و سپس به معرفی قواعد و اصول دوازده گانه می پردازد که عبارتند از :
1- ترکیب:
ترکیب در واقع آمیزش و در کنار هم قرار دادن حروف، کلمات، سطرها و غیره است که علاوه بر نظم از حسن ترکیب بالایی نیز برخوردار باشد.
2– کرسی:
در واقع محل نشستن کلمات و حروفی است که از لحاظ شکل به هم شبیه هستند، مثل م، الف، ل و….
3- نسبت:
چنانچه حروف و کلمات نسبت یا به هم اندازه قلم نگارشی موزون و متاسب نوشته شوند ، به این اصل نسبت می گوییم. به عنوان مثال اندازه سر قاف و یا حرف ف و…
4- ضعف:
به هنگام نگارش وقتی دم یا نیش قلم برای نوشتن حروف و کلمات به کار گرفته می شود، به آن اصطلاحا ضعف گفته می شود. به عنوان مثال وقتی می خواهیم حروف و کلمات به هم متصل شوند از این گام استفاده می کنیم.
5- قوت:
در این گام از پهنای کامل قلم برای نگارش حروفی چون سَر و، د، ف و ق استفاده می شود، که در میان و انتهای کشیده و وسط دوایر این حروف وجود دارد.
6- سطح:
وقتی می خواهیم از مسطح بودن و خشکی سطح قلم شروع کشیدنی و یا میانه حروفی مانند ف کوتاه و بلند را بنویسیم به اصطلاح به آن سطح می گوییم.
7-دور:
هر جایی که قلم به صورت دورانی بر روی کاغذ کشیده شود و بخواهیم سَر حروفی مانند و، ف و ق و دوایر و امثال آن را در بین کشیده ها پیاده کنیم از این گام استفاده می کنیم.
8– صعود مجازی:
صعود در خوشنویسی به دو نوع تعریف می شود. هر گاه الف آخر، لام وسط و کاف آخر را در کلمات بکشیم به آن صعود حقیقی می گوییم، غیر آن هر حرفی را که انتهای آن مثل حرف نون کشیده شود به صعود مجازی تعریف می کنیم.
9- نزول حقیقی:
این گام نیز بر دو نوع نزول حقیقی و مجازی می باشد، و حرکت آن بر عکس صعود از بالا به پایین است. به طوریکه اگر اول حرف ل را کشیده و به پایین بیاوریم نزول حقیقی و در حروفی مثل اول حرف ک به سمت مورب و کج نوشته می شود از نوع نزول مجازی است.
10- اصول:
به نگارش صحیح و خوب و ترکیب حروف با هم و کنار هم قرار دادن و استحکام و استواری آنها به طوری که قواعد و قوانین خط و خوشنویسی با هم یکجا رعایت شده باشد، اصول خوشنویسی می گوییم.
11-صفا:
چنانچه در خوشنویسی خط و کتابت به مرحله ای برسد که به علت کثرت مشق، و رعایت اصول به کار گرفته و ترکیب خوب چشم از دیدنش لذت و صفا ببرد و طبع شاد شود، به این گام صفا گفته می شود.
12- شاَن:
این گام کیفیتی از خط است که خطاط و مخاطب با نگریستن در آن خوش خطی و ترکیب حسن و زیبایی در نوع نگارش و نظم را در آن می بیند.
دیدگاهتان را بنویسید