مروری بر دستگاههای مختلف پخش موسیقی در طول تاریخ
-
دستگاههای مختلف پخش موسیقی در طول تاریخ:
اگر هنگام راه رفتن در خیابانهای شهر به اطراف خود نگاه کنید، افراد بسیاری را در حال گوش کردن به موسیقی مشاهده خواهید کرد. افزایش روز افزون تقاضا برای دستگاههای پخش موسیقی و تلفنهای دارای چنین قابلیتی نشان دهنده اهمیت موسیقی است. در طول تاریخ، موسیقی در زندگی شخصی افراد و در زندگی اجتماعی آنها مهم بوده است و همچنین تاثیر زیادی بر روی فناوری داشته است. دستگاههایی که ما برای گوش دادن به موسیقی استفاده میکنیم، به نوعی روایتگر تکنولوژی روز هستند.
ما در این مقاله قصد داریم به بررسی تاریخچهی ظهور دستگاههای پخش موسیقی بپردازیم. آیا iPod اولین دستگاه پخش MP3 بود؟ افراد قبل از اختراع واکمن، چگونه به موسیقی گوش میدادند و موسیقی چه زمانی به زندگی آنها وارد شد؟ اولین دستگاههای پخش موسیقی، چه بودند؟ پاسخ دادن به چنین سوالهایی نه تنها اطلاعاتی راجع به تاریخچهی موسیقی به ما میدهد بلکه میتوانیم اطلاعاتی راجع به چگونگی ارتباط افراد با موسیقی در 150 سال پیش نیز کسب کنیم.
-
گرامافون
قبل از اختراع گرامافون توسط توماس ادیسون، امکان شنیدن موسیقی تنها زمانی فراهم بود که شخصی در کنسرت یا خانه به آواز میپرداخت. موسیقی از زمانهای خیلی دور بخشی از فرهنگ جامعه انسانی بوده است ( برخی متخصصان بر این باورند که موسیقی از 30 هزار تا 60 هزار سال پیش ظهور کرده است)، اما ظهور گرامافون انقلابی در پخش موسیقی برپا کرده بود.
برخی مخترعان قبل از اختراع گرامافون توانسته بودند موسیقی را بر روی رسانههای فیزیکی ضبط کنند، اما تاریخ در سال 1877 دستگاهی به خود دید که میتوانست موسیقی را ضبط کرده و سپس آن را پخش کند.
نحوه کارکرد گرامافون به این صورت است که ابتدا برای ضبط صدا، شیارهایی از طریق سوزن بر روی سیلندر گرامافون ایجاد میشوند؛ سپس صدای ضبط شده از طریق سوزن دیگری خوانده خواهد شد و از طریق شیپور دستگاه گرامافون پخش میشود.
تاریخچهی ساخت سیلندرهای گرامافون نیز جالب است؛ نخستین مورد در این زمینه توسط ادیسون ساخته شد و شامل یک سیلندر فلزی بود که دورش را یک ورقه نازک آلومینیوم در بر میگرفت. تقریباً یک دهه بعد، گروهی از محققان و مهندسان ازجمله الکساندر گراهام بل سیلندری با یک ورقه مقوایی پوشیده از موم ساختند به طوری که صداها میتوانستند بر روی این سیلندر حکاکی شوند.
تقریباً در همان زمان، ادیسون یک سیلندر جدید با استفاده از موم ساخت، که برای ضبط صداهای جدید عملکرد بهتر و سادهتری داشت (این سیلندر را میتوان عنصر اولیه ساخت «دیسک فشرده قابل بازنویسی» (CD-RW) در نظر گرفت). در سال 1889، سیلندرهای از پیش ضبط شده عاقبت روانه بازار شدند. با گذشت زمان، موم مورد استفاده برای ساخت سیلندرها سخت و محکم شد و تعداد بازپخش ممکن موسیقی ضبط شده تا حدود چند صدبار افزایش یافت.
در دهه 1980، استفاده از «دیسک تخت» (flat-disc) برای ضبط صدا آغاز شد. آهنگهای موسیقی بر روی دیسکهایی ضبط میشدند که حتی امروزه نیز میتوان آنها را پخش کرد. مزیت اصلی ضبط بر روی دیسک، امکان تولید انبوه آن بود در حالی که هر صفحه گرامافون باید به طور مستقل ضبط میشد.
ابتدا دیسکها در اندازههای پنج اینچی روانه بازار شدند، سپس اندازه آنها به هفت اینچ و ده اینچ تغییر یافت؛ درنهایت در سال 1903، نسخه دوازده اینچی دیسکها ارائه شد. در همان زمان بود که افراد اغلب صفحات پخش دوطرفه را انتخاب میکردند، و ادیسون متوجه شد که زمان استفاده از سیلندر به پایان رسیده است. وی دیسک ضبط ادیسون (شکل زیر) را جایگزین سیلندر کرد؛ این دیسک، یک قطعه نازک 1/4 اینچی ساخته شده از «شلاک» (Shellac) بود که تنها بر روی گرامافونهای تولیدی خود ادیسون پخش میشد.
شلاک، ماده استاندارد روز برای ساخت دیسکها بود و بعد از جنگ جهانی دوم، «وینیل» (vinyl) که مادهای مقاومتر و نازکتر بود، جایگزین آن شد. در خلال جنگ جهانی دوم، فروش گرامافون بسیار افزایش یافت بهطوریکه این دستگاه در اکثر خانهها یافت میشد.
همزمان با استفاده از وینیل، استاندارد صنعتی از 78 «دور بر دقیقه» (rpm) به 33 دور بر دقیقه تغییر یافت، درنتیجه حجم موسیقی بیشتری بر روی یک دیسک ضبط میشد. یک دیسک ده اینچی با 78 دور بر دقیقه (محبوبترین دیسک برای سالهای متمادی) تنها حاوی 30 دقیقه موسیقی بود، بنابراین اغلب اوقات آهنگها و مجموعههای موسیقی بر روی چندین دیسک ضبط میشدند. با این حال، یک دیسک دوازده اینچی با 33 دور بر دقیقه میتوانست 20 دقیقه موسیقی را در هر طرف خود جای دهد؛ این فرمت پخش طولانیتر بهمرور در بازار محبوب شد. دیسکهای 45 دور بر دقیقه نیز پس از جنگ محبوب شدند؛ در هر طرف این دیسکها، حداکثر یک آهنگ ضبط میشد. همزمان، دیسکهای پخش گسترده (Extended Play-EP) که میتوانستند دو آهنگ را در هر طرف خود جای دهند نیز به بازار عرضه شدند.
در کنار موارد ذکر شده در بالا، عمدهی تمرکز تولید کنندگان روی بهبود برخی از سختافزارهای پخش کنندههای صدا قرار داشت. مثلاً آنها همواره در تلاش بودند راه بهتری را برای چرخاندن صفحه و رفتن به سمت دیگر آن ارائه کنند، بازوی نگه دارندهی سوزن را بهبود دهند و یا کیفیت خود سوزن دستگاه و عملکرد آن را بالاتر ببرند. این نوآوریها امروزه با برندهای Gemini و standton ادامه دارد. پخشکننده Technics SL-1210 که اکنون تولید آن متوقفشده است در موزه علمی لندن نمایش داده میشود و به عنوان یکی از دستگاههای حوزهی فناوری از آن یاد میشود که جهان امروز ما را شکل داده است.
-
رادیو
هر چند تکنولوژی رادیو از اوایل قرن بیستم در دسترس بود اما مدتی طول کشید تا موسیقی بر امواج این فناوری سوار شود. تاریخچهی شروع پخش موسیقی از رادیو قدری مبهم است، اما یک ایستگاه رادیویی دانشگاهی در سن خوزه برای نخستین بار مابین ۱۹۱۲ الی ۱۹۱۷ اقدام به پخش موسیقی کرده است؛ ناگفته نماند که علیرغم این موضوع بازهم گذر زمان نیاز بوده تا شاهد پخش روزانه موسیقی از شبکههای رادیویی باشیم.
در طی جنگ جهانی اول (و همچنین جنگ جهانی دوم)، کنگره ایالت متحده آمریکا تمام شبکههای رادیویی غیرحرفهای را به حالت تعلیق درآورد، درنتیجه ایستگاههای رادیویی بسیاری از بین رفتند. اما ایستگاه 1XE شهر مدفورد از ایالت ماساچوست آمریکا، مدت کوتاهی پس از اتمام جنگ در سال 1919 موسیقی پخش کرد و در سالهای بعد ایستگاههای رادیویی بیشتری شروع به کار کردند.
متأسفانه، این ایستگاههای رادیویی با محدودیتهای مواجه شدند، بسیاری از مردم معتقد بودند که رادیو تنها باید برای برقراری ارتباط دوطرفه استفاده شود، و حتی یک ایستگاه رادیویی در نیویورک توسط یک بازرس تعطیل شد زیرا وی عقیده داشت که رادیو توانایی سرگرم کردن افراد جامعه را ندارد.
ایستگاههای دارای مجوز تجاری نیز در آن زمان ظهور کردند. شبکه خبری KDKA پتزبورگ مسلماً اولین ایستگاهی است که اقدام به پخش نتایج رقابت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۲۰ کرد. پسازآن، محبوبیت رادیو بسیار افزایش یافت و تعداد خانوارهای دارای رادیو در طی ده سال دو برابر شدند؛ آن سالها (که معمولاً بین 1920 تا 1950 میلادی است) را عصر طلایی رادیو مینامند.
در روزهای اولیه، موسیقی تنها چیزی نبود که از رادیو پخش میشد. در واقع، بسیاری از ایستگاهها مدتها پس از ایجاد ایستگاه شروع به پخش موسیقی کردند. اغلب اوقات، اخبار، نتایج مسابقات ورزشی، نتایج رأیگیری، سخنرانیها، گزارشهای آبوهوا، تفسیرهای سیاسی، برنامههای طنز و داستانها از رادیو پخش میشدند.
سال 1922 ظهور نخستین اتفاقی بود که آینده پخش موسیقی از رادیو را تغییر داد؛ در آن سال اولین آگهی رادیویی پخش شد. افراد از مشاهده اینکه شرکتی برای آگهی رادیویی هزینه پرداخت میکند، شگفتزده شدند. هر چند آنها به یقین تصوری از تبلیغات بر روی اینترنت و سرویسهای آنلاین آینده نداشتند.
قبل از آنکه ارائه تبلیغات در رادیو رایج شود نیز برخی از شرکتها از برنامههای رادیویی حمایت میکردند. اغلب موسیقی کلاسیک بهطور زنده پخش میشد؛ پخش زنده موسیقی کلاسیک امروزه نیز کم و بیش رایج است.
افزایش محبوبیت موسیقی اغلب به رادیو وابسته بود، و افزایش تعداد ایستگاههای رادیویی بر روی محبوبیت موسیقی تا امروز تأثیر گذار بوده است. پس از اینکه امکان راهاندازی شبکههای رادیویی با نیاز به فضا، تجهیزات و کارکنان کمتر در قیاس با شبکههایی فراهم شد که به صورت تمام وقت و با تجهیزات فراوان اقدام به سرویسدهی میکردند، بسیار سریع فرهنگ «۴۰ شبکهی رادیویی برتر» بدل به یک فرهنگ عمومی و جا افتاده شد؛ این مسئله زمانی رونق بیشتری گرفت که تکنولوژی ضبط مغناطیسی با حساسیت بالا، در دههی ۱۹۴۰ امکان پخش برنامههای از پیش ضبط شده را نیز فراهم آورد. بد نیست به این نکته اشاره کنیم که تا پیش از آن، شبکههای رادیویی برای اینکه کیفیت صدای مطلوبی داشته باشند تمامی برنامههای خود را به صورت زنده روی آنتن میبردند.
یکی دیگر از پیشرفتهای قابلتوجه در فناوری رادیویی که در اواسط قرن بیستم رخ داد، اختراع ترانزیستور بود. پس از اختراع ترانزیستور در سال 1947 میلادی، این قطعه بهسرعت در رادیو به کار گرفته شد و امکان ساخت رادیوهای کوچکتر و قابلحمل فراهم آمد. در دهههای 1960 و 1970 میلادی، میلیاردها دستگاه رادیویی ساخته شد و رویای حمل آسان موسیقی را تحقق بخشید.
-
نوار
در سال 1958 میلادی، شرکت RCA آینده آثار موسیقی خانگی را با معرفی کارتریج نوار RCA تغییر داد. قبل از این کارتریج، نوار مغناطیسی یک گزینه واقعبینانه برای استفاده در خانه نبود، زیرا پخشکنندههای حلقهای بهویژه در مقایسه با پخشکنندههای ضبط صدا که دههها برای پخش موسیقی در خانه استفاده میشدند، برای مصرفکنندگان بسیار پیچیده بودند.
این نخستین بار بود که صدا با کیفیتی بالا روی واسطی مانند نوار مغناطیسی کدبندی میشد و برای مصارف خانگی در اختیار عموم قرار میگرفت. گفتنی است که اگرچه کارتریج RCA احتمالاً 60 دقیقه موسیقی باکیفیت را بر روی نوار مغناطیسی ثبت میکرد اما این امر باعث موفقیت این کارتریج نشد و این محصول در سال 1964 از بازار حذف شد.
تعدادی از سیستمهای رقیب سعی داشتند از طریق نوارهای مغناطیسی بر بازار مسلط شوند که این اتفاق در سال 1964 و پس از معرفی نوار 8-track برای پخش خانگی موسیقی رخ داد. بیل لیر از شرکت Lear Jet به همراه نمایندگان شرکتهای Ampex، ford، General motors، Motorola و RCA برای توسعه فناوری که قبلاً برای نوار 4-track توسعهیافته بود، با همدیگر همکاری کردند.
در اوایل دهه 1970 میلادی، فیلیپس (Philips) ثابت کرد که نوار کاستهای فشرده آنها میتوانند موسیقی باکیفیت بالا را در خود جای دهند؛ همین امر باعث سلطه آنها بر بازار موسیقی خودرو شد. اندازه کوچک نوار کاستها مزیت بزرگی محسوب میشد و توجه علاقهمندان بیشماری را به این رسانه باقابلیت حمل آسان جلب کرد.
هنگامیکه سازندگان شروع به ساخت نوارهای کوچکتر و قابل حمل کردند، موفقیت نوار کاستها در موسیقی تثبیت شد. نوارهای استریو قابلحمل در مقایسه بازمانی که فرمت 8-track، فرمت استاندارد بود، با استقبال بسیار بیشتری روبهرو شدند و جایگاه این نوارها در صنعت خودرو باعث افزایش سریع محبوبیت آنها شد. بااینحال، اختراع «واکمن» (walkman) در سال 1979 میلادی توسط شرکت سونی حتی از ظهور نوار کاستها نیز مهمتر بود. معرفی پخشکننده نوار استریو قابلحمل کوچک باعث پذیرش نوارها بهعنوان رسانه شخصی و خانگی موسیقی شد.
در آمریکا با نام Sound-About، در انگلستان با نام Stowaway و در سوئد با نام Freestyle معرفی شد و نحوه پخش موسیقی را کاملاً تغییر داد؛ افراد برای گوش دادن به موسیقی وابسته به پخشکنندههای صدای بزرگ خانگی نبودند و بهراحتی میتوانستند آهنگهای مختلف را با خود حمل کنند. ازآنجاییکه اولین واکمن شامل دو جک هدفون بود، افراد قادر بودند موسیقی را با یک دوست به اشتراک بگذارند.
در سالهای بعد، امواج رادیویی AM/FM، باتریهای قابل شارژ، ضبط صدا و قابلیتهای دیگری به واکمن اضافه شد. واکمن، یک نام نمادین است که برای طیف وسیعی از دستگاههای پخشکننده از جمله پخشکنندههای کاست، CD، فرمتهای ویدیویی و mp3 و غیره اطلاق میشود و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد.
-
دیسک فشرده
اگرچه ضبط دیجیتال صدا از اواخر دهه 1960 میلادی شروع شده بود اما اولین «دیسکهای فشرده» (Compact Disk-CD) تجاری در اوایل دهه 1985 میلادی منتشر شدند. هرچند دیسکهای نمایش داده شده بسیار شبیه به فرمت نهایی دیسکهای معرفیشده توسط شرکتها در دهه 1970 میلادی بودند اما فرمت CD در سال 1980 استاندارد شد تا برای کسب درآمد تجاری مناسبتر باشد.
قبل از ظهور CD دادههای پیادهسازی شده روی نوارهای مغناطیسی به صورت مکانیکی خوانده میشدند. اینکار توسط یک حسگر صورت میپذیرفت که الگوی فیزیکی یا مغناطیسی موجود روی نوار را بدل به سیگنال الکتریکی میکرد. استفاده از لیزر برای خواندن دادههای رمزگذاری شده در دیسک، یک جهش بزرگ در فناوری ضبط و پخش صدا بود. لیزر از دیسک رد میشد و بازتابهای آن توسط یک حسگر که سیگنال الکتریکی را منتقل میکرد، خوانده میشد.
یکی از عواملی که باعث محبوبیت CD بین علاقهمندان به موسیقی شد، امکان تصحیح خطایی بود که از ابتدا در CDها وجود داشت. توانایی پخشکننده CD برای خنثی کردن اثر انگشت یا خراشیدگی بر روی CD، یک جهش بزرگ در فناوری صوتی بود.
در اوایل دهه 1980 میلادی، محبوبیت CDها به اوج خود رسید، در این زمان هزینه پخشکنندههای CD کاهش یافت و تعداد زیادی از هنرمندان، آهنگهای خود را به فرمت دیجیتال تبدیل کردند. قابلیت زمان پخش 60 دقیقهای یک CD به همراه کیفیت بالای صوت ارائه شده، و پخشکنندههای قابلحمل بهسرعت جایگاه خود را بین علاقهمندان موسیقی تثبیت کردند.
اگرچه CD در طول عمر خود نسبتاً بدون تغییر ماند، اما در گذر زمان دگرگونیهایی جزئی در قالب آن رخ دادند. در سال ۱۹۸۳ میلادی، نخستین دیسکهای «قابل پاک شدن» (Erasable) مورد آزمایش قرار گرفتند و مسیر جدیدی را برای ساخت «دیسکهای با قابلیت نوشتن مجدد» (CD-RW) ترسیم کردند. این دیسکها در اواسط دهه ۱۹۹۰ تقریباً جایگاه «دیسکهایی که تنها یکبار قابلیت ضبط» (CD-R) داشتند را تصاحب نمودند. هزینه دیسکهای CD-R و CD-RW بهسرعت کاهش یافت و این دیسکها، حداقل بهطور موقت، در همهجا گسترده شدند.
در ۱۹۸۵ با شروع عرضهی رسمی CD-Romها (CD-Rom مخفف عبارت «Compact Disc Read-Only Memory» به معنای «حافظه دیسک نوری فقط خواندنی» است) عملاً CD به صنایع رایانهای ورود کرد و تحولی بزرگ در این عرصه به وجود آورد. در ادامه با کمی تغییرات CDهای ویدیوئی، CD سوپر ویدئو، CDهای تصویری، DVD، HD DVD و دیسکهای Blu-Rays عرضه شدند. بااینحال، حکومت دیسکهای فشرده بدون چالش نبود. در سال 1992 میلادی، سونی اعلام کرد MiniDisc، یک واسط ذخیرهسازی مغناطیسی-نوری است که سیستمهای ذخیرهسازی نوارهای مغناطیسی و CDهای نوری را ترکیب میکند. شرکت سونی امیدوار بود که اندازه کوچکتر و مقاومت بهتر این واسط باعث برتری یافتن MiniDisk به CD به عنوان رسانه روز موسیقی شود اما این امر میسر نشد.
برخی از علاقهمندان موسیقی از کیفیت صدا انتقاد کردند و تعداد کم پخشکنندههای MiniDisk و آلبومهای موسیقی از پیش ضبطشده، کاهش شدید هزینه CDها و بهویژه ظهور پخشکنندههای MP3 بخشی از نقاط ضعف MiniDisk به حساب میآمدند.
اگرچه MiniDisk در مقایسه با CD دارای مزیتهایی بود، اما زمانبندی بد عرضه و ارائهی همزمان تکنولوژیهایی بهتر به بازار باعث نابودی آن شدند. سونی در سال ۲۰۱۱، ساخت پخشکنندههای MiniDisk تحت برند واکمن را متوقف کرد و در سال ۲۰۱۳ این امر در مورد سایر پخشکنندههایی تکرار شد که برای این واسط به تولید میرسیدند.
-
نخستین MP3
تاریخچه ظهور mp3 بسیار جالب است. ابتدای این راه در سال 1992 آغاز شد. زمانی که کارلینز براندنبورگ دانشجوی دکتری مهندسی برق دانشگاه ارلانگن- نورنبرگ آلمان بود. مشاور پایاننامه وی یک چالش را مطرح کرد: راهی برای انتقال موسیقی بر روی خطوط تلفن دیجیتال پیدا کنید.
اولین پیشرفت واقعی پروژه در سال 1986 رخ داد، یعنی زمانی که فناوری پیشرفتهتری برای تقسیم صداها به سه بخش یا “لایه” استفاده میشد بهطوریکه هر لایه بسته به اهمیت آن برای صدای کلی ذخیره یا رها میشد. براندنبورگ و همکارانش از یک پدیده روانکاوی شنیداری به نام «ماسک شنوایی» (Auditory masking) برای فشرده کردن حجم فایل صدای ضبط شده استفاده کردند.
ماسک شنوایی زمانی رخ میدهد که شخص قادر به شنیدن صداهای خاصی نباشد، صداهای بلندتر یا صداهای با فرکانسهای پایین ممکن است به شکل صداهای دیگری شنیده شوند، بنابراین صداهای مبهم را بدون تغییر زیاد در کیفیت خروجی میتوان از فایل صوتی ضبط شده حذف کرد، این امر به توانایی رمزگذاری فایلها با کاهش نرخ بیت منجر شد، و درنتیجه فایلهای کوچکتری ایجاد میشوند که مقدار قابل توجهی از کیفیت صدای اصلی را حفظ میکنند.
«گروه متخصصان تصاویر متحرک» (MPEG)، گروهی که وظیفه ایجاد استانداردهای جهانی صدا را بر عهده دارند در سال 1988 میلادی توسط «سازمان استانداردسازی بینالمللی» (ISO) ایجاد شد. استانداردی که MPEG ایجاد کرد شامل لایههای یک (I)، دو (II) و سه (III) است که بالاترین کیفیت در نرخ بیتهای کم را ارائه میدهد.
کار روی رمزگذاری دیجیتال همچنان ادامه داشت، اما این فرآیند با مشکلات زیادی همراه بود و صداها با وضوح بسیار پایین ضبط میشدند. پس از انجام آزمایشهای بیشتر با مدلهای روانکاوی و تبدیل امواج آنالوگ به دیجیتال، کدک MPEG-1 Audio layer III در سال 1991 میلادی نهایی شد.
براندنبورگ و گروه MPEG پس از اینکه متوجه شدند که این فرمت جدید میتواند در رشد اینترنت بسیار مفید باشد، در سال 1995 تصمیم گرفتند یک فرمت فایل جدید به نام MP3 ایجاد کنند. در آن زمان بود که یک کارآفرین انگلیسی از براندنبورگ پرسید: «آیا میدانید که این کار، صنعت موسیقی را نابود خواهد کرد؟» با نگاهی به این گفتگو، به نظر میرسد که هیچ یک از آنها ایده روشنی راجع به میزان درستی کار نداشتند. اما زمان زیادی طول نکشید که میزان تغییرات ناشی از این کار روشن شد.
در اواسط دهه ۹۰ نرمافزارهای پخش فایلهای MP3 بسیار ارزان و حتی در مواردی کاملاً رایگان بودند. مثلاً Winamp، یکی از نرمافزارهایی که توسط کاربران ویندوز به دفعات دانلود شده بود، به شکل مجانی در اختیار همگان قرار داشت (هر چند نسخهای از آن با امکانات بیشتر به صورت غیر رایگان عرضه میشد). اما نکته در اینجا بود که نرمافزارهای فشردهسازی و ایجاد فایلهای MP3 بسیار گران بودند و در اصل قلب مدل تجاری مرتبط به کسب و کار مورد بحث محسوب میشدند.
متاسفانه با گذشت اندکی زمان، یک دانشآموز استرالیایی توسط یک کارت اعتباری دزدیده شده نرمافزار بسیار پیشرفته و حرفهای فشردهسازی و ایجاد فایلهای Mp3 را خریداری کرد و سپس هستهی اصلی این نرمافزار را به صورت رایگان در اختیار عموم قرار داد.
رشد سریع اشتراکگذاری «کاربر به کاربر» (Peer-To-Peer) موسیقی باعث شد که Napster یکی از بدنامترین شرکتها در عصر اینترنت نام بگیرد. اگرچه تنها دو سال از راهاندازی Napster گذشته بود اما اختراع بنیانگذاران آن دنیای موسیقی را چنان تکان داد که تابهحال هیچ نرمافزاری چنین تغییری در دنیای فناوری ایجاد نکرده است. Napster، یک سرویس اشتراکگذاری فایل ساده و کاربر به کاربر (P2P) رایگان بود؛ هر چند سرویس مورد بحث اولین سرویس اشتراکگذاری فایل به این صورت نبود اما تمرکز آن بر روی اشتراکگذاری MP3 باعث شده بود که در سال 2001 میلادی، 25 میلیون کاربر داشته باشد.
اگرچه طیف وسیعی از افراد از Napster استفاده میکردند اما این سرویس اغلب همراه با دانشآموزان و دانشجویان بود؛ تعدادی از دانشگاهها این سرویس را در شبکههای خود مسدود کردند. بر اساس گزارش یک مقاله منتشر شده در سال 2000، تعدادی از مدیران گزارش دادند که بین 40 تا 61 درصد از ترافیک شبکه آنها به Napster تعلق داشته است.
البته، این انتشار رایگان فایلهای موزیک پس از مورد حمله قرار گرفتن توسط صنعت موسیقی، دوامی نداشت. اولین حمله به Napster در سال 2000 توسط یک گروه موسیقی بود؛ آنها متوجه شدند که یکی از آهنگهای آنها قبل از انتشار رسمی روی سرویس Napster قرارگرفته است و حتی به رادیو راه پیدا کرده. گروه مورد بحث برعلیه سرویس Napster جهت نقض قانون «حق نشر» (copyright) به دادگاه شکایت کردند. درنتیجهی این پرونده و دیگر شکایات، Napster در سال 2001 میلادی تعطیل شد و در سال بعد اعلام ورشکستگی کرد.
علیرغم ورشکستگی سریع Napster، سرویسهای اشتراکگذاری فایل P2P بسیار دیگری گسترش یافتند البته موارد متعددی از این سرویسها نیز با پروندههایی مشابه Napster تعطیل شدند. سرویسهای اشتراکگذاری موسیقی P2P هنوز هم وجود دارند؛ «بیت تورنت» (BitTorrent) یکی از محبوبترین این سرویسها است. به دلیل فرمت غیرمتمرکز بیت تورنت، این سرویس را بهراحتی نمیتوانند تعطیل کنند. بیت تورنت به کاربران کمک میکنند یکدیگر و فایلهایی که به دنبال آنها هستند را پیدا کنند. این سرویس نیز توسط پروندههایی قضایی مورد هدف قرار گرفته و ممکن است در آینده با چالشهایی برای فعالیت روبهرو شود.
با ظهور این فناوریها، فایلهای MP3 از کامپیوتر به جیبهای علاقهمندان موسیقی منتقل شدند. منابع مختلف، نظرات متفاوتی از اولین پخشکننده MP3 داشتند اما پخشکننده MP3 به نام Audio Highway در سال 1996 به بازار عرضه شد.
نخستین پخشکنندههای MP3 باقابلیت پخش 6 تا 12 آهنگ و نمایش آهنگ فعلی بر روی صفحه کوچک دستگاه، ابتدایی به نظر میرسیدند. پخشکنندههای Diamond Rio، Archos Jukebox و چند دستگاه دیگر در سالهای بعد عرضه شدند. اما دستگاهی که بازار را در سیطره خود درآورد، پخشکننده Apple iPod بود که در سال 2001 معرفی شد.
اولین نسل iPod یک دستگاه فوقالعاده حاوی حافظه 5 گیگابایتی بود که بیشتر از 100 آهنگ را در خود جای میداد ( جالب اینکه اولین گوشی باقابلیت پخش MP3، گوشی سامسونگ مدل SPH-M100 بود که در سال قبل، سال 2000 میلادی، به بازار عرضه شد). چرخ اسکرول مکانیکی و طرح پنج دکمه ظاهر جالبی به iPod میبخشید. اندازه کوچک آن باعث شد تا iPod پیشتاز پخشکنندههای MP3 شود.
در طول 17 سال تا به امروز، نسخههای بسیاری از iPod منتشر شده است و شاهد تغییرات بسیاری در کاهش وزن و اندازه، معرفی چرخهای اسکرول کنترل لمسی، صفحهنمایش رنگی و افزایش عظیم فضای ذخیرهسازی بودهایم، نسخه iPod classic دارای 160 گیگابایت فضای ذخیرهسازی است که این میزان 32 برابر از نسخه اصلی آن بزرگتر محسوب میشود.
در سالهای پس از انتشار اولین iPod، شاهد انتشار مدلهای دیگری از این دستگاه از جمله iPod mini، iPod Nano، iPod shuffle و iPod Touch بودهایم. دیگر پخشکنندههای MP3 در زیر سلطه iPod عرضه میشوند. اما هیچکدام از آنها نمیتوانند در رقابت تسلط بر بازار iPod را شکست دهد.
دستیار شخصی Siri، فناوری اسکن شبکه چشم، دوربینها، دستگاه ضبط ویدیو، کنترل صدا، بلوتوث و اتصال wi-fi، همگی در طی سالهای متمادی عرضه شدند و تاریخ خلاقیت و نوآوری اپل را ادامه دادند. شرکت اپل در سال 2012 گزارش داد که 350 میلیون iPod در سراسر جهان فروخته شد. البته، هرکجا که iPod برود، iTunes نیز میرود جای تعجب نیست که iTunes در سال 2001 در کنار iPod بهعنوان «بهترین و سادهترین راه برای استفاده از نرمافزار Jukebox» معرفی شد. مهمتر از آن، انتشار iTunes 4 در سال 2003 میلادی شامل فروشگاه موسیقی بود که باعث ورود اپل به تجارت فروش موسیقی شد. امکان خرید یک آهنگ یا کل آلبوم تنها با یک کلیک برای کاربران بسیار جذاب بود و همچنان جذاب باقیمانده است. iTunes، علیرغم برخی مشکلات خلاف قانون حق تکثیر از سال 2008 میلادی بزرگترین منتشرکننده موسیقی در ایالت متحده آمریکا و از سال 2010 بزرگترین توزیعکننده موسیقی در سراسر جهان بوده است.
باوجود برتری فناوری و محبوبیت سراسری فرمت MP3، فروشگاه iTunes از این رمزگذاری استفاده نمیکند؛ در حال حاضر، آهنگهای فروختهشده در فرمت کدگذاری صوتی پیشرفته (Advanced Audio coding-AAC) که در سال 1997 میلادی استاندارد شد، بهعنوان جایگزین MP3 در نظر گرفتهشده است.
-
سرویس پاندورا
«پاندورا» (Pandora) بهراحتی عنوان ” بزرگترین خدمات پخش اولیه موسیقی” را به خود اختصاص میدهد. این شرکت در سال 2005 میلادی راهاندازی شد و پیشتاز سرویس پیشنهاد موسیقی بود که این سرویس به یکی از بزرگترین کارهای موسیقی جدید تبدیل شد.
سالها پیش پروژهی music Genome در تلاش بود تا « جوهره موسیقی در سطح بنیادین را جذب کند». شرکت پاندورا متولی این پروژه بود که برای هر موسیقی بسته به نوع سبک آن بیشتر از 450 ویژگی اختصاص داد: 150 برای داک و پاپ، 350 برای رپ، 400 برای جاز و بیشتر از 450 برای دیگر ژانرهای موسیقی مانند موسیقی جهان و کلاسیک اختصاص داد.
این ویژگیها شامل مواردی مانند «ابزارهای منحصربهفرد»، «ترکیب صداهای زیروبم»، «استفاده ظریف از رشتهها» ، « آهنگسازی مبتنی بر ملودی» و هر چیز دیگری بود
این ویژگیها توسط تحلیلگران انسانی اختصاص داده شدند، که حدود 25 نفر آنها در زمان دادهشده بر روی حدود 10000 آهنگ در ماه کار میکردند. این اطلاعات بهعنوان ورودی به یک الگوریتم داده میشود تا کاربر بتواند آهنگهایی که مشابه با یک آهنگ، آلبوم یا هنرمند خاص ( یا در مورد iTunes، کل کتابخانه موسیقی) است را پیدا کند.
این سرویس بهعنوان یک موتور جستجو کار میکند؛ این فناوری، میلیونها نفر از علاقهمندان موسیقی را به هزاران گروه در سراسر جهان معرفی کرده است و طیف وسیعی از تجربیات کاربران دربارهی آهنگها را که قبلاً در دسترس نبودند را ارائه میدهد. البته انتقادهایی نیز به موتور توصیه گر پاندورا وارد است، برای مثال درصدی از نارضایتی نسبت به درجه همگنی پیشنهادهای بهویژه پس از معرفی سیستم رتبهبندی “thumbs-up/thumbs-down” به وجود آمد. اما این امر باعث توقف استفاده کاربران از این سرویس نشد – در سال 2013 میلادی، پاندورا در حدود 200 میلیون کاربر داشت و ارزش سهام این شرکت رشد بسیار خوبی داشت. بخش عمدهای از درآمد آنها از طریق آگهیهایی است که در سرویس قرار میگیرند، این آگهیها در بین ترانهها پخش میشوند.
مسیر ظهور سرویس پاندورا تا رسیدن به اوج موفقیت آسان نبود، ایده راهاندازی سرویسی با امکان پخش موسیقی دهها هزار هنرمند بدون خرید حتی یک آلبوم، جای بحث دارد. پاندورا و سایر سرویسهای پخش موسیقی همیشه با چالش پرداخت هزینه به هنرمندان خواهان هزینه بیشتر مواجه میشوند. نبرد بر روی حق امتیاز آنلاین موسیقی مطمئناً محدود به پاندورا نبود، spotify، یک سرویس پخش موسیقی آنلاین محبوب بود که اغلب با نارضایتی هنرمندان از هزینه دریافتی روبرو بود.
در حال حاضر، به نظر میرسد که سیستم چندان متعادل نیست، برخی از هنرمندان از تبلیغاتی که از سرویسهای پخشی آنلاین دریافت میکنند، قدردانی میکنند و برخی دیگر از هنرمندان- و همچنین دیگر اعضای صنعت – از هزینه دریافتی حاصل از پخش آنلاین موسیقی ناراضی هستند. هرچند جایگزین مشخصی برای این مدل وجود ندارد، به نظر نمیرسد که این شرایط برای مدت طولانی ادامه پیدا کند؛ افراد زیادی در هر دو طرف وجود دارند که از شرایط موجود راضی نیستند. گروهی که از وجود این سرویس بسیار خوشحال هستند، علاقهمندان موسیقی هستند. سهولت در دسترسی کاربران به دهها میلیون آهنگ در عرض چند ثانیه برای طیف وسیعی از علاقهمندان به موسیقی بسیار جذاب است. یک مثال از آمار تکاندهندهای که نشان میدهد که پخش آنلاین موسیقی تا چه اندازه نزد علاقهمندان موسیقی محبوب است، کاهش 80 درصدی کپی و توزیع CD های موسیقی در نروژ پس از رایج شدن سرویس پخش آنلاین موسیقی است.
مطمئناً بزرگترین مزیت این سرویس، ، علاوه بر توانایی دسترسی سریع به مقدار قابلتوجهی از فایلهای موسیقی، عدم نیاز به حجم عظیم حافظه هارد برای ذخیره فایلهای موسیقی است. قابلیت پخش آهنگها بر روی «ابر» (cloud) و دانلود تعداد کمی از آلبومها بهطور همزمان برای پخش بر روی موبایل با فضای کم بسیار کارآمد است – این سرویس همانند Napster و Limewire نیست که کاربران مجبور بودند تمام فایلهای موسیقی را دانلود کنند که این کار هم زمان زیادی صرف میکرد و هم حجم عظیمی از حافظه را در اختیار داشت.
-
آینده
اگر پخش آنلاین موسیقی جایگاه خود بهعنوان گستردهترین روش گوش دادن به موسیقی را از دست بدهد، چه چیزی جایگزین آن خواهد شد؟ وقتی به این سؤال فکر کنید، گاهی به نظر میرسد که فناوری موسیقی میتواند طی پنج تا ده سال آینده به طرز چشمگیری پیشرفت کند. بهطوریکه دیگر حتی به صدای هنرمندان گوش نخواهیم داد. افراد به ماشینهایی متصل میشوند که سلیقه آنها را تشخیص میدهند، سپس آهنگ جدیدی متناسب با کتابخانه موسیقی آنها تولید میکنند. البته، حتی اگر تعداد بیشماری آهنگ در کتابخانه کاربر وجود داشته باشد، بازهم بحث انتخاب انسانی در میان است. ژانل تورینگتون در مقالهای دربارهی آینده گوش دادن به موسیقی اشاره میکند که مهم نیست که چه تعداد آهنگ در spotify یا Beats Radio وجود دارد، ما هنوز باید تصمیم بگیریم که چه چیزی میخواهیم گوش دهیم. بنابراین، میتوان مشاهده کرد که راه کنونی ما برای گوش دادن به موسیقی درواقع سختتر از گوش دادن به رادیو است. 91 درصد از مردم آمریکا در سال 2013 رادیو موج AM/FM را گوش میدهند. این نشان میدهد که تعداد زیادی از مردم نهتنها به دنبال گوش دادن به موسیقی هستند بلکه تجربه گوش دادن آسان است که به آنها اجازه میدهد، مصرفکننده باشند و تولیدکننده نباشند.
به همین دلیل است که افراد به دنبال پخشکنندههای بدون رابط کاربری (zero-UI) هستند. این پخشکنندهها بهطور مطلوب نیازی به تعامل با شنونده ندارند. آنها از طیف گستردهای از اطلاعات موجود (اطلاعات دموگرافیک، فیس بوک و پستهای توییتر، اطلاعات کتابخانه موسیقی، جزئیات مربوط به آهنگهای در حال پخش، فعالیتی که کاربر درگیر آن است) برای ایجاد یک لیست پخش هدفمند برای کاربر استفاده میکنند. درحالیکه ممکن است بسیاری از علاقهمندان موسیقی با این ایده موافق نباشند، Lamere با یک تحلیل محکم ثابت میکند که این نوع سیستم برای اکثر شنوندگان موسیقی مناسب است.
دیدگاهتان را بنویسید