موسیقی
موسیقی
موسیقی یا موزیک یا خُنیا یک نوع از هنر است که عناصر اصلی تشکیلدهندهٔ آن، صدا و سکوت است. عناصر اصلی تشکیلدهندهٔ موسیقی شامل زیروبمی (نَواک) (تعیینکنندهٔ ملودی و هارمونی) و ضربآهنگ (ریتم) است. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان شود.
موسیقی را میتوان به ژانرهایی تقسیم کرد (به عنوان مثال موسیقی کانتری که نوعی موسیقی محلی آمریکا است) و ژانرها را میتوان بیشتر به زیرمجموعه ژانرها تقسیم نمود (شامل پاپ کانتری و کانتری که دوتا از مهمترین و بیشترین ژانرهای فرعی کشور هستند)، اگرچه خطوط و روابط بین ژانرهای موسیقی اغلب ظریف هستند، گاهی برای تفسیر شخصی باز، و گاهی بحثبرانگیز است. به عنوان مثال، رسم مرز بین برخی از هارد راکهای اولیه دهه ۱۹۸۰ و سبک موسیقی هوی متال میتواند دشوار باشد.
در هنرها، موسیقی ممکن است به عنوان یک هنر نمایشی، یک هنر زیبا یا یک هنر شنیداری طبقهبندی شود.
موسیقی ممکن است در یک کنسرت راک یا اجرای ارکستر به صورت زنده پخش یا خوانده شود و به صورت زنده به عنوان بخشی از یک اثر نمایشی (نمایش تئاتر موسیقی یا اپرا) شنیده شود، یا ممکن است در رادیو، پخش کننده MP3، دستگاه پخش سی دی، تلفن هوشمند یا به عنوان موسیقی فیلم یا نمایش تلویزیونی ضبط و گوش داده شود.
در بسیاری از فرهنگها، موسیقی بخش مهمی از شیوه زندگی مردم است، زیرا در مراسم مذهبی، مراسم و جشنهای رسمی (به عنوان مثال: جشن فارغالتحصیلی و ازدواج)، فعالیتهای اجتماعی (به عنوان مثال رقص) و فعالیتهای فرهنگی اعم از آواز مبتدی کارائوکه تا بازی در گروه مبتدی فانک یا آواز خواندن در گروه کر به صورت گروهی نقش اساسی را ایفا میکند.
مردم ممکن است موسیقی نواختن برایشان همچون سرگرمی باشد؛ مانند نوجوانی که در یک ارکستر ویولونسل مینوازد، یا به عنوان یک نوازنده، یا خواننده حرفه ای کار میکنند. صنعت موسیقی شامل افرادی است که آهنگها و قطعات موسیقی جدیدی (مانند ترانهسراها و آهنگسازان) میسازند؛ افرادی که موسیقی اجرا میکنند (شامل ارکستر، نوازندگان گروه جاز و گروه راک، خوانندگان و رهبران هستند)، افرادی که موسیقی ضبط میکنند (متشکل از تهیهکنندگان موسیقی و ضبط صدا هستند)، افرادی که تورهای کنسرت برگزار میکنند، و افرادی که ضبط موسیقی و نت موسیقی را به مشتریان میفروشند. حتی هنگامی که آهنگی یا قطعه ای اجرا میشود منتقدان موسیقی، روزنامه نگاران موسیقی و محققان موسیقی ممکن است قطعه و عملکرد آن را بررسی و ارزیابی کنند.
واژهشناسی
واژهٔ موسیقی یک وامواژه از زبان عربی است که به ایران و زبان فارسی راه یافته و تلفظ درست آن در عربی «موسیقا» است همانند «عیسی»، «موسی»، «طوبی» و حتی املای «موسیقا» تاحدودی در متون عربی رواج دارد چراکه در عربی دو حرف «ی» (با دو نقطه در زیر) و «ی» (ألف مقصوره، بدون نقطه) تلفظ و کارکرد متفاوت دارند، ریشهٔ اصلی واژه از زبان یونانی و برگرفته از واژهٔ (Mousika) μουσική و مشتق از واژهٔ Μοῦσαι است. براساس مدارک موجود، واژه «موسیقی» و همخانوادههای آن در «مفاتیح العلوم» خوارزمی و رسالهٔ موسیقی اخوان الصفاء دیده میشود که هر دو متعلق به قرن چهارم هجری قمری هستند.
قبل از ورود اسلام به ایران، در زبان فارسی به جای «موسیقی» از «خُنیا» و به جای «موسیقیدان» یا «مُطرِب» از «خُنیاگر» استفاده میشد که با واژگانی نظیر «خونیاک» در پارسی میانه و «هونواک» در اوستایی نیز از آن یاد شدهاست.همچنین واژههایی نظیر «گوسان»، «کوسان» و «رامشگر» نیز برای موسیقیدان و خواننده به کار میرود.
تعریف موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهٔ سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که بخشهای گوناگون و تخصّصی دارد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
- افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد.
- ارسطو: موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر میسازد.
- ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
- ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
- افلاطون: موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ میکند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمیانگیزد.
- بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هر علم و فلسفهای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهٔ انسانی است.
- بتهوون: آنجا که سخن از گفتن بازمیماند موسیقی آغاز میشود.
- لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی بهشمار میآید.
- ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالد بن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
- ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدیدآورد.
- هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص است موسیقی هنر خاص روح است و بهطور مستقیم به روح خطاب میکند.
- واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش بهشمار نمیآورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات میدانم. موسیقی عالیترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
- نیچه: تمام پدیدهها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند «زایش تراژدی»
نظریههای زیباییشناسی دربارهٔ موسیقی
سه نظریه زیباییشناسی دربارهٔ موسیقی وجود دارد.
- موسیقی به مثابه زبان احساسات
- موسیقی به مثابه نماد احساس
- ذات موسیقی صدا و حرکت است.
بسیاری از پدیدههای طبیعی مانند آبشار و وزش باد از میان برگهای درختان و نوای طبیعی موسیقی ایجاد میکنند. پس باید بپذیریم موسیقی پدیدهای است در فطرت آدمی. از آنجاکه موسیقی، یکی از زیر مجموعههای فرهنگ، در همه جوامع وجود دارد، و گاه با افسانهها و حکایتها و احساسات آمیخته شدهاست.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب و شرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقّی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تأثیری بر ما میگذارد بسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمیترین و رایجترین نظریههای غربی هنر، هنر را تقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تماماً با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و تواناییاش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافتهاست به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرمکنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل میرسانند. این هنر از چه نوعی است؟
نظریههای زیباییشناسی موسیقی که به این پرسش پاسخ میدهند در دو گروه کلّی جای میگیرند؛ نظریههای قایل به وابستگی که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را بر حسب روابط آن با امر دیگری خارج از موسیقی تبیین میکنند و این امر معمولاً احساس است.
- نظریههای قایل به استقلال که ارزش زیبایی شناسانه موسیقی را وابسته به امری خارج از موسیقی نمیدانند بلکه آن را وابسته به ویژگیهای ذاتی موسیقی تلقی میکنند.
تقسیمبندی موسیقی
موسیقی به روشهای بسیاری تقسیمبندی میشود.
بر اساس دورهٔ هنری پیدایش :
- موسیقی قرون وسطی
- موسیقی رنسانس
- موسیقی دوره باروک
- موسیقی کلاسیک
- موسیقی رومانتیک
- موسیقی مدرن
- موسیقی معاصر
بر اساس ساختار آواشناسی :
- کوانتو تونیک (موسیقی دارای نتهای جداگانه مشخص با فاصله موسیقایی)
- استریم تونیک (موسیقی بدون فواصل – موسیقی دارای نتهای پیوسته)
بر اساس ساختار گام|گامها :
- گام کروماتیک
- گام دیاتونیک
بر اساس تعداد نتها در گام:
- پنتاتونیک یا پنج صدایی (مانند موسیقی ژاپن)
- مونوتونیک یا تک صدایی (مانند برخی سازهای تکنت همچون برخی شیپورهای نظامی یا سوتسوتک)
- هگزاتونیک
از دیدگاه ضرباهنگ :
- موسیقی بیضرب – آن است که دارای وزنی آشکار نباشد که نمونهٔ آن برخی آوازهای موسیقی ایرانی هستند.
- موسیقی آهنگین یا رِنگ (Rhythmic) به موسیقیهایی گفته میشود که دارای وزن باشد مانند آهنگهایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیشدرآمد، مارش و غیره.
- لارگو (خیلی آرام و آهسته)
- آداجیو (آهسته)
- پرستو (خیلی تند)
- آلگرو (تند)
- آندانته (معمولی)
- آلگرتو
از دیدگاه ناحیه پیدایش :
- موسیقی بومی
- موسیقی نواحی
- موسیقی شرقی
- موسیقی غربی
- موسیقی ایرانی
- موسیقی عربی
- موسیقی فلامنکو
- موسیقی کانتری
(و بسیاری نواحی دیگر)
از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی :
- موسیقی مذهبی
- موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی یا موسیقی صوفی گری موسیقی عروسی یا عزا)
- موسیقی بلوز
- موسیقی پاپ
- موسیقی راک
- موسیقی متال
- موسیقی کودک
- نوحه خوانی
- تواشیح
از لحاظ اولویّت کلام یا ساز :
- موسیقی کلامی
- موسیقی بیکلام
از دیدگاه کاربردی :
- موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران یا موسیقیهای مخصوص آرامش و مدیتیشن
- موسیقی رقص
- موسیقی فیلم
- موسیقی نظامی (مارشه)
از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی :
- موسیقی تک سازی (Solo)
- موسیقی سمفونیک
- موسیقی اپرا
- دو نوازی (دوئت)
- سه نوازی (تریو)
- چهارنوازی (کوارتت)
- موسیقی تلفیقی (فیوژن)
- موسیقی ضربی
- موسیقی آرشهای (مانند کوارتت زهی، گروه سازهای بادی)
- موسیقی آوایی (وکال) – مانند آثار ارکستر آوازی تهران یا گروه کر کلسیا
بر پایه فرم موسیقی:
- سونات
- سمفونی
- پرلود (پپش درآمد)
- مینوئت
- پیشنوا (اُورتور)
- کنسرتو
- لایتموتیف یا نغمه معرف (leitmotiv به معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص)
بر اساس دستگاه یا مقام:
- برای موسیقی سنتی ایرانی هفت دستگاه به همراه ۵ آواز برمیشمارند مانند: دستگاه ماهور، دستگاه شور، آواز بیات ترک. هر دستگاه میتواند تعدادی «گوشه» داشته باشد. همچنین در موسیقی ایرانی ۱۲ مقام برشمردهاند مانند مقام راست، زیر، اصفهان، حجاز.
تئوری موسیقی:
- نظریهای دربارهٔ نگارش و ساختار و قواعد موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج کاملتر شدهاست. تئوری موسیقی شامل تحلیل نت (موسیقی)های ملودی و نیز بررسی آنها از دیدگاه نگارش (نت نویسی)، شناخت گامهای مینور و ماژور، آکوردشناسی، ریتم، هارمونی (هماهنگی عرضی نتها)، کنترپوان (هماهنگی طولی نتها) و … است. در تئوری موسیقی به بررسی پویایی و دینامیک موسیقی نیز میپردازند و آن بستگی به نرمی یا سختی صداها و نتها دارد. میتوان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد. در این صورت از روشهای ریاضی برای تحلیل موسیقی استفاده میشود.
دیدگاهتان را بنویسید