هارپسیکورد یا کلاوسن | خانوادهی سازهای شستیدار
هارپسیکورد یا کلاوسن | خانوادهی سازهای شستیدار
کلاوسن یا همان هارپسیکورد، که در سندی ایتالیایی به سال ۱۳۹۷ میلادی نخستین بار کلاویچمبالوم (Clavicembalum) نامیده شد، دارای رشته سیمهایی است که به آنها زخمه زده میشود؛ درست مانند نیای بدون کلید خود، پسالتری.
سیر تاریخی هارپسیکورد | کلاوسن
در مقالهی پیانو در قرن نوزدهم مختصر اشارهای به ساختار و کارکرد هارپسیکورد و کلاویکورد و تفاوتهای بارز این دو ساز که در نهایت منجر به ابداع ساز پیانو شد، کردیم. در اینجا ضمن بررسی سیر تاریخی این ساز و سایر همخانوادههایش، اشارهای به دیگر سازهای کلاویهای خواهیم کرد.
اولین اشارات به این ساز، مربوط به قرن چهاردهم میلادی (حدودا اوایل سال ۱۳۹۷ میلادی) میباشد، ولی قدیمیترین هارپسیکورد به جا مانده مربوط به قرن شانزدهم میلادی است که در ایتالیا ساخته شده بود.
نخستین مجموعه رپرتوار سازهای شستیدار، در طول قرن شانزدهم، مشتمل بر پلیفونیهای مذهبی و یا غیرمذهبیِ آوازی و سازی بود. در طول قرون هفدهم و هجدهم، هارپسیکورد یک ساز مهم بود که نقش ساز تکنواز یا باسو کنتینوئو (باس همراهیکننده) را برای خیلی از قطعات، مانند سوناتها، آثار ارکسترال و حتی برای اپرا ایفا میکرد. در طی همین دوران، با پیچیدهتر شدن مکانیسم هارپسیکورد، افزایش محدوده صوتی این ساز، مجموعه سیمهای متعدد، ردیف اضافهتری از صفحه کلید، انواع وسیعی از رپرتوهای سولو توسط هنری پرسل، فرانسوا کوپرن، ژان فیلیپ رامو، جرجفردریک هندل، یوهان سباستین باخ، ساخته شدند.
صدای هارپسیکورد ستبرتر از صدای کلاویکورد بود، اما نوازندهاش نمیتوانست با تغییر فشار کلاویهها، طیفهایی متنوع تولید کند. سازندگان هارپسیکوردها میتوانستند با دو برابر یا اضافه کردن ردیفی از کلاویهها، صدای سازشان را تقویت کنند و یا به طنینهای متنوع دست یابند.
کلاوسن از حدود سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۷۵ مهمترین ساز شستیدار زهی بود؛ تا اینکه در سال ۱۸۱۰ با ظهور فورتهپیانو و استفادهی روزافزون از این سازِ جدید، کلاوسن به تدریج از صحنهی موسیقی ناپدید شد؛ تا اینکه به تدریج در حدود سال ۱۸۱۰ ، با ظهور فورتهپیانو و استفادهی روزافزون از پیانو در قرن نوزدهم، هارپسیکورد به تدریج از صحنهی موسیقی ناپدید شد؛ به جز در اپرا، جایی که همچنان برای همراهی با خوانندگی استفاده می شد.
گرچه کلاوسن در سدهی نوزدهم سازی متروک و فراموششده بود، اما در سدهی بیستم با اجرای آثار دوران پیش از ۱۷۵۰، رواجی دوباره یافت. این ساز در آثار آهنگسازان سدهی بیستم نیز کاربردی تازه یافته است.
از دهه ۱۸۸۰ با فعالیتهای آرنولد دولمتش (Arnold Dolmetsch)، هارپسیکورد با سازندگانی جدید، کاوش در شیوههای نوین اجرایی، رپرتوارهای جدید، و آهنگسازیهای مدرن، احیا شد.
امروزه فقط تعداد کمی از کلاوسنهای قرن شانزدهم از فلاندر، آلمان و انگلستان باقی ماندهاند؛ اما تعداد زیادی از هارپسیکوردهای ایتالیایی (حدود چهل عدد) از همین دوره وجود دارند که البته بسیاری از آنها در طول قرنها دستخوش تغییرات گستردهای شدهاند .
هارپسیکوردهای ایتالیایی | کلاوسن
هارپسیکوردهای ایتالیایی قرن شانزدهم صدای مشخصی دارند که در نتیجهی سبک ساخت آنها است. سازهای ایتالیایی معمولاً در یک جعبهی دوم تزئین شدهای قرار میگرفتند و معمولاً به عنوان یک ساختار “درونی-بیرونی” در نظر گرفته میشدند. شکل آن به طور معمول بلند و باریک بود و یک طرف آن دارای قوس عمیق است و به نظر میرسد که تنها دارای یک ردیف شستی یا صفحه کلاویه بودهاند.
این سازها دارای گسترهای محدود بودند و تنها در مواردی (سازهایی که در ونیز ساخته میشدند) دارای یک اکتاو بالاتر بودند. کلاوسنهای ایتالیایی قرن هفدهم بسیار شبیه به کلاوسن های قبل از خود ساخته شدند، اما برخلاف سازهای قدیمیتر، بصورت یکپارچه و تنها با یک بدنه ساخته شدند. (به جای ساختار درونی- بیرونی).
انگلستان، فلاندر | سازهایی با طنین بیشتر
برخلاف هارپسیکوردهای ایتالیایی با ساخت سبک، که معمولاً دارای یک ردیف شستی و دو گروه کُر زهی بود، سازهای سنگینترِ انگلیسی و فلاندری اغلب دارای ردیف دومی از شستیها و مجموعه سوم سیمهای کوتاهتری بودند که یک اکتاو بالاتر از دو کُر دیگر به صدا در میآمدند.
در اواسط قرن هفدهم، ردیف شستی بالایی که برای اولین بار برای نواختن با یک کلید دیگر استفاده شد، عملکردهای بیانی را به عهده گرفت. به عنوان مثال، امکان تاثیراتی همچون انعکاس صدا را فراهم می کرد.
ساختار هارپسیکورد
مکانیزم زخمهای در تمام اعضای خانوادهی هارپسیکورد وجود دارد؛ ساختار هارپسیکورد شامل مضرابی (Plectrum) باریک است که از یک از یک جک (Jack)، بیرونزده است.
در ساز کلاوسن یا همان هارپسیکورد، سیمها توسط مجموعهای از مضرابها (خارهایی کوچک از جنس پلاستیک، چرم یا پر) زخمه زده میشوند. این مضرابها به واسطهی یک یا دو ردیف شستی در مهار نوازنده قرار میگیرند.
از آنجا که نیروی زخمه زدن بدون در نظر گرفتن نیروی نوازنده ثابت باقی میماند، حجم صدا نمیتواند با فشار انگشت تغییر کند.
صدای کلاوسن توسط یک تخته صدا که در زیر صفحهی افقی سیمها قرار دارد، تقویت میشود، که از روی پلی عبور میکند که به صفحه صدا چسبیده و ارتعاش خود را به آن منتقل میکند.
در حالی که بسیاری از هارپسیکوردها یک سیم برای هر نت دارند، هارپسیکوردهای پیچیدهتر میتوانند دو یا چند سیم برای هر نت داشته باشند، که این سیم های اضافی را “کُرهای” (choirs) سیمها مینامند. وجود کُرهای سیم دو مزیت دارد : قابلیت تغییر حجم و تغییر کیفیت تُنها.
یک هارپسیکورد ایتالیایی (سازندهای ناشناس در حدود سال ۱۷۲۵ ) وجود دارد که به خاطر ظاهر بسیار تزیین شده خود و ویژگی غیرمعمول دیگری بسیار قابل توجه است: اینکه به جای دو مجموعه طبیعی از سیمهای همصدا، سه سیم دارد.
این گروه کُر سوم ممکن است برای ایجاد تضاد در تُنها با سیمی متفاوت از دو سیم دیگر بسته شده، یا اساسا دارای کوک و فرکانسی متفاوت از دو سیم دیگر باشند. در واقع این شاید اولین تلاش برای دستیابی به تَمبر صوتی متفاوت در یک ساز، از طریق چنین ترکیبی باشد؛ میل به بیان بیشتر، همان انگیزهای که موجب پیدایش پیانو شد!
هارپسیکوردِ تاشو | Folding Harpsichord
نوعی کمیاب از هارپسیکوردی کوچک، هارپسیکورد تاشو بود که برای قرار دادن روی میز ساخته میشد. این ساز دارای یک صفحه کلید قابل جابجایی و همچنین یک صفحه صدا بود و همچنین متشکل از سه بخش لولایی که تا می شد. این ساز دارای گسترهی صدایی کمتر از چهار اکتاو و شدت صدایی آرام است که برای ساخت موسیقی و تمرینات شخصی بسیار مناسب بود.
احتمالا سهولت در حمل و نقل، از انگیزههای ساخت این ساز بودهاست.
دیگر اعضای خانوادهی هارپسیکورد
سازهای دیگر از همین خانواده که عملکردی زهی-زخمهای دارند شامل ویرجینالهای کوچکتر(Virginal)، موزِلار (Muselaar) و اسپینت (Spinet) و کلاویسیتریوم (Clavicytherium) هستند. در واقع همگی نوعی کلاوسن هستند که از نظر اندازه، شکل و سایر جزئیات با آن تفاوت دارند.
ویرجینال و اسپینت که معمولا فقط یک رشته سیم برای جک دارند، به صورت افقی آویزان میشوند.
ویرجینال | سازهایی دوتایی
ساز ویرجینال ممکن است نام خود را از ویراگا لاتینی (به معنای میله) با اشاره به جکها، یا شفتهای چوبی که در انتهای کلیدها قرار دارند و مکانیزم کندن را حفظ میکنند، گرفتهباشد؛ و یا شاید ریشه در کلمهی Virgin داشته، چرا که بیشتر توسط زنان و دختران نواخته میشد.
ویرجینال شکل مستطیلی کوچکتر و سادهتری از هارپسیکورد است که فقط یک سیم برای هر نت دارد. سیمها به موازات صفحه کلاویه، که در سمت بلند کیس است، اجرا میشوند. بیشتر این سازها، بدون پایه ساخته شدهاند و برای نواختن روی میز قرار داده میشدند ولی بعداً مدلهای جدیدتر این ساز با پایه ساخته شد.
به تناسب اینکه صفحهی شستیها در مرکز یا کدام سمت ساز مستطیلی شکل قرار بگیرد، رنگهای تن مختلفی را میتوان به دلیل تغییر در نقطه فرود رشته به دست آورد. ویرجینالهای ایتالیایی، که اغلب چند ضلعی هستند، با ویرجینالهای مستطیلی فلاندری و انگلیسی تفاوت دارند، مثلا با قرار گرفتن کلاویهها در مرکز ساز، صدای ملایم خاصی ایجاد میشد.
گاهی دو ویرجینال با هم و بصورت جفتی ساخته میشدند، یا بصورت سازی کوچکتر مانند کشو در صندوقی بزرگتر!
بخش اصلی این ویرجینالهای دوگانه، که به نام “مادر” (Mother) شناخته میشود، و بخشی کوچکتر به نام “کودک” (Child) که اکتاو بالاتر را در یک محفظه در سمت چپ محصور میکند. هر دو بخش ساز را میتوان به طور جداگانه نواخت، یا اینکه میتوان بخش کوچکتر را در بالای سازِ مادر قرار داد تا نوازنده هر دو را در یک زمان بنوازد؛ در این حالت کلیدهای “کودک” با نواختن کلیدهای “مادر” فعال می شوند و در نتیجه باعث می شوند که هر دو ساز به طور همزمان و در فاصلهی اکتاو به صدا درآیند.
ویرجینال دوتایی، اولین ساز شناخته شده توسط هانس راکرز است. او سیستمی را بنا کرد که برای صد سال بر ساختمان هارپسیکورد فلاندری تسلط داشت.
احتمال بر این است، که همین ویرجینالهای دوگانه، زمینهی پیدایش هارپسیکوردهای دارای دو ردیف شستی را فراهم کرده بودند.
در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی ، مجموعه واریاسیونهایی روی رقص و آوازها، تنظیماتی از قطعات پلیفونی(چندصدایی)، و یا قطعاتی با نام Fantasy برای ساز ویرجینال انگلیسی نوشته شد. این ساز نوعی محبوب از ساز هارپسیکورد، رایج بود.
سازهای دیگری از این خانواده وجود داشتند که نه برای موسیقی سازیِ جدی، بلکه نوعی وسیله برای سرگرمی، تزئینی و اشرافی به حساب میآمد؛ مانند این ویرجینال مستطیلی که چندین اکتاو بالاتر کوک شدهاست.
اُتاوینو| سازِ الحاقی ویرجینالها
اوتاوینوها (Ottavino)، نوعی اسپینتهای کوچک یا ویرجینالهایی هستند که یک اکتاو بالاتر کوک میشدند. هارپسیکوردهایی که یک اکتاو زیرتر کوک میشدند، در اوایل رنسانس رایجتر بود، اما بعدها از محبوبیت آنها کاسته شد. با این حال، اوتاوینو تا قرن نوزدهم به عنوان یک ساز خانگی در ایتالیا بسیار محبوب باقی ماند.
در برخی کشورها، یک اتاوینو معمولاً با یک ویرجینال (دارای کوک عادی) جفت میشد، که در یک جعبهی مکعبی کوچک زیر صفحه صدای ساز بزرگتر قرار میگرفت؛ همچنین نوازنده میتوانست با قرار دادن اوتاوینو روی ویرجینال یک ساز دستیِ دوتایی ایجاد کند.
اِسپینت
در اوایل دههی ۱۵۰۰ میلادی، شکل کوچکی از هارپسیکورد (کلاوسن) در ایتالیا ظاهر شد، اِسپینتا، با سیم های تکی موازی با صفحه کلید، دارای طرحی پنج ضلعی است و هر دو انتهای سیم ها بر روی یک صفحه صدا قرار دارند.
در واقع اسپینت نوعی هارپسیکوردی (کلاوسن) است که سیمها در زاویه (معمولاً حدود 30 درجه) نسبت به صفحهی شستیها قرار دارند. سیمها خیلی به هم نزدیک هستند تا جکها بین آنها قرار نگیرند؛ سیمها به شکل جفت چیده شدهاند و جکها در شکافهای بزرگتر بین جفت قرار دارند. دو جک در هر شکاف در جهت مخالف قرار دارند و هر کدام یک رشته در مجاورت شکاف میکند.
در برخی نوشتههای قدیمی به لفظ “مثلث” برمیخوریم؛ که البته منظور از این لفظ، ساز کوبهای نبودهاست که ما امروزه آن را مثلث می نامیم. بلکه نامی بود برای اسپینتهایی مثلثی شکل که یک اکتاو بالاتر کوک میشدند.
در حدود سال ۱۵۶۰، فلاندریها شروع به بزرگتر کردن اسپینتا با طرحی مستطیلی کردند. محبوبترین ساز از این نوع موزلار نام داشت و مانند لوت صدا میداد. برخی دیگر شبیه سازهای ایتالیایی بودند، اما دامنه وسیع تری داشتند. این نقاشی از دانش آموز و معلم اثر Jan VerMeer، به سال ۱۶۶۰ است.
در این زمان، اولین تلاشها برای تغییر صدای هارپسیکورد (کلاوسن) توسط فلاندریها صورت گرفت. هارپسیکوردهای دارای دو ردیف شستی در سال ۱۵۸۰ میلادی ساخته شدند، که ردیف بالا با صدایی اسپینت مانند، و ردیف پایینی صدایی شبیه به ساز لوت داشت و بمتر صدا میداد.
کلاویسیتریوم | هارپسیکوردی عمودی
کلاویسیتریوم (Clavicytherium)، هارپسیکوردی است که صفحه صدا و سیمها به صورت عمودی رو به نوازنده نصب شدهاند. فضای محدود کف یا شاید تمایل به تقلید از قد و قامت راست ارگ لولهای ممکن است الهامبخش خلق کلاویسیتریوم یا کلاوسن قائم شده باشد.
نخستین اشاره مشهور به کلاویسیتریوم مربوط به سال ۱۴۶۰ است. ابزارهای این شکل از قرن ۱۵ تا ۱۸ ساخته شدهبودند. به طور کلی، مکانیزم آنها باید نسبتا پیچیده باشد زیرا جکها باید به صورت افقی حرکت کنند نه عمودی و بنابراین نمیتوانند تنها با عمل گرانش به حالت استراحت خود بازگردند.
دیدگاهتان را بنویسید