تاریخچه خوشنویسی در ایران
تاریخچه خوشنویسی در ایران
هنر خوشنویسی تا پیش از اختراع صنعت چاپ از هنرهای پراهمیت تاریخ هنر بوده است البته در زمان حاضر نیز هنوز جزو هنرهای خاص و اصیل ایرانی است.
قبل از اسلام خطوط مختلفى از جمله میخى و پهلوى و اوستائى در ایران متداول بوده است، با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامى را پذیرا شدند. خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفى و نسخ قدیم بود که از دو خط قبطى و سریانى اخذ شده بود.
در اوایل قرن چهارم سال 310 هجرى قمرى ابن مقله بیضاوى شیرازى خطوطى را بوجود آورد که به خطوط اصول معروف شد که عبارتند از محقق – ریحان – ثلث – نسخ – رقاع و توقیع که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام مى باشد و براى این خطوط قواعدى وضع کرد و 12 اصل نوشت : ترکیب- کرسى- نسبت- ضعف- قوت- سطح- دور- صعود مجازى- نزول مجازى- اصول- صفا و شأن.
بعد از ابن مقله ( حدود یک قرن) على ابن هلال مشهور به ابن بواب براى خط نسخ قواعد جدیدى بوجود آورد و آنرا کامل تر کرد و بعد در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمى به خطوط ششگانه یاد شده غنا و تکامل بخشید .
مقارن پیشرفت خطوط فوق، حسن فارسى کاتب، خط تعلیق را از خطوط نسخ و رقاع بوجود آورد که به نام ترسل نیز نامیده مى شد
در قرن هشتم میرعلى تبریزى (850 هجرى قمرى) ار ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطى بنام نسختعلیق بوجود آورد که بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمى در هنر خوشنویسى گردید خطى که حدود یک دانگ سطح و مابقى آن دور است و نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد.
پس از میرعلى تبریزى پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزى و اظهار تبریزى در تکامل خط نستعلیق کوششها کردند تا نوبت به سلطانعلى مشهدى رسید که خدمات شایانى به این هنر اصیل نمود.
اساتید زیادى بعد از سلطانعلى مشهدى در تکامل خط مذکور زحمات فراوانى کشیدند که بعد از حدود یک قرن، خشنویس نامى و آشناى همه، میرعمادالحسنى ( 1024 هجرى قمرى) معاصر شاه عباس صفوى پا به عرصه ظهور نهاد که با نبوغ خود تغیرات و سبکى در خط نستعلیق بوجود آورد که هنوز از گذشت قریب 400 سال مورد استفاده و الهام بخش خشنویسان است.
او پایه خط را به جایى نهاد که از زمان پیدایش خط نستعلیق تا کنون هنرمندى خشنویس را یاراى برابرى با او نبوده است و همزمان او هنرمند بزرگ دیگرى چون علیرضا عباسى رقیبى براى او بشمار مى رفت که علاوه بر خط نستعلیق خفى و جلى در خط ثلث نیز استاد بود بطورى که قالب کتیبهه هاى مساجد و بناهاى تاریخى اصفهان به خط ثلث و یا به سرپرستى او انجام شده است .
بطور کل قرنهاى نهم ، دهم و یازدهم هجرى قمرى را میتوان قرنهاى درخشان در هنر خوشنویسى دانست .
در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو، حاکم هرات از خط نستعلیق ابداع شد.
علت پیدایش این نوع خط، تند نویسی و راحت نویسی و دیگر، ذوق و خلاقیت ایرانی ذکر شده است. به عنوان مثال بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آنرا نیز بوجود آوردند.
خط شکسته نستعلیق به دست میرزا شفیعا هراتی کاملتر شد و درویش عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی وضع نمود و آن را به کمال نوشت، چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق به ارکان اربعه هنر خوشنویسی مشهور شدهاند عبارتند از:
- خط ثلث: جمال الدین یاقوت
- خط نسخ: میرزا احمد نیریزی
- خط نستعلیق: میرعماد الحسنی
- خط شکسته نستعلیق: درویش عبدالمجید طالقانی
در قرن 13 در دوره قاجاریه خطاطان بزرگی پا به عرصه میدان نستعلیق و دیگر اقلام نهادند و سختیهای این هنر ظریف را به جان خریدند و در توسعه آن کوشیدند.
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
کلکها یا خطوط مختلفی که در زمانها و سرزمینهای مختلف اسلامی رایج بوده و اغلب آنها کم و بیش به حیات خود ادامه میدهند عبارتند از:
کوفی، بنایی، نسخ، ثلث، محقق، تعلیق، توقیع، اجازت، جلی، جلی دیوانی، دیوانی، رقاع (رقعه)، ریحانی، سنبلی، آندلسی، سیاق، شجری، شکسته، نستعلیق، شکسته نستعلیق، معلی.
دیدگاهتان را بنویسید